تجربه اخذ ویزای توریستی و Renunciation
من در سال 2017 برای اخذ ویزای توریستی به یکی از دفاتر مسافرتی مراجعه کردم و برای ویزای توریستی کانادا درخواستم را ارائه دادم. هدفم از اخذ این ویزا شرکت در کنفرانسی علمی در کانادا بود که مقاله من برای ارائه در این کنفرانس مورد پذیرش قرار گرفته بود. با توجه به سوابق قبلی شرکت در کنفرانس های گذشته و سابقه سفر خوبم گرفتن این ویزا را بسیار محتمل می دانستم. پس از چند هفته، کارمندان این آژانس با من تماس گرفتند و از دریافت نامه ای از سفارت خبر دادند که در آن به این نکته اشاره شده بود که من مقیم کانادا هستم و باید برای گرفتن ویزای توریستی قید اقامت کانادا را می زدم و بعد درخواست ویزای توریستی می کردم، چون ظاهرا به مقیمان کانادا ویزای توریستی تعلق نمی گیرد.
با این تماس تلفنی به فکر فرو رفتم و موضوع کاملا برای من مفهوم دیگری پیدا کرد. اگر من مقیم کانادا بودم چرا باید از این فرصت و موقعیت برای اخذ یک ویزای توریستی بگذرم و اگر من مقیم کانادا بودم چگونه می توانستم با همین وضعیت به کانادا سفر کنم؟ متاسفانه آژانس مسافرتی پاسخگوی این پرسشهای من نبودند و به همین دلیل به دنبال یک وکیل مهاجرت معتبر در اینترنت گشتم تا بتوانم در مورد وضعیت خودم با وی مشورت نمایم.
وقتی برای مشورت در مورد وضعیت اقامت و اخذ ویزای توریستی کانادا برای اولین بار به دفتر نوبل مراجعه کردم تصور می کردم سفر من به کانادا به عنوان مقیم کانادا کار آسانی است و ضرورتی ندارد که من از این امکان برای اخذ ویزای توریستی بگذرم. در واقع اخذ travel document برای من گزینه بهتری بود و حتی خودم نسبت به پر کردن فرمها و جمع آوری مدارک مرتبط با این مدرک قبل از مراجعه به دفتر نوبل اقدام کرده بودم.
پس از مراجعه و مشاوره با خانم دکتر طباطبایی متوجه شدم نه تنها خودم هنوز مقیم کانادا هستم بلکه همسر، مادر و خواهر همسرم هم همچنان مقیم کانادا هستند و در صورتی که ما قصد سفر به کانادا داشته باشیم همگی با همین مشکل مواجه خواهیم بود. همسر و خانواده همسر من حدود سالهای 1995 برای اقامت کانادا اقدام کرده بودند و یکسال بعد یعنی در سال 1996 همسرم من را به شیوه sponsorship به کانادا دعوت کرده بود و من نیز به صورت مقیم یا پی آر کانادا وارد کانادا شده بودم. متاسفانه در آن زمان به دلیل اینکه نتوانستم کار مناسبی پیدا کنم بیش از دو ماه در کانادا نماندم و همراه با همسر و خواهر همسرم به ایران بازگشتم. در ایران عضو هیأت علمی دانشگاه بودم و گرفتن چنین موقعیت شغلی در کانادا برای من کار آسانی نبود.
پدر و مادر همسرم در طول این سالها به منظور دیدار دختر دیگرشان که در کانادا مقیم بود بارها به کانادا سفر کرده بودند. متاسفانه پدر همسرم سال گذشته به دلیل کسالت در کانادا فوت کردند و همانجا دفن شدند و همسر و دختران ایشان فرصت خداحافظی و یا حتی دیدار از مزار ایشان را پیدا نکردند.
پس از مشورت با خانم دکتر متوجه شدیم که همه ما در حال حاضر همچنان پی آر یا مقیم کانادا محسوب می شویم اما به دلیل اینکه کارت پی آر معتبر نداریم امکان سفر به کانادا را تنها با دریافت travel document پیدا خواهیم کرد. از نظر ما دریافت travel document پروسه عادی و ممکن بود اما بعدا با مشورت با وکیل متوجه شدیم که دریافت این مدرک برای همه ما با توجه به زمان زیاد غیبت از کانادا بسیار غیر محتمل است و در صورتی که وارد این مسیر شویم احتمالا به هدر رفتن زمان و صرف هزینه اضافی منجر خواهد شد.
پس از ترک جلسه مشاوره تصمیم گرفتیم چند روزی برای تصمیم گیری نهایی به خودمان فرصت دهیم. همسر و خواهر همسرم با توجه به اینکه قصد زندگی در کانادا را نداشتند به آسانی تصمیم گرفتند تا وضعیت اقامت دائم خود در کانادا را renounce کنند و بعد برای ویزای توریستی جهت دیدار خواهر و مزار پدرشان اقدام نمایند. اما همین تصمیم برای من کار آسانی نبود.
با توجه به شرایط اجتماعی و اقتصادی ایران داشتن اقامت کانادا برای من همچنان امتیاز مهمی محسوب می شد و من حاضر بودم به همه راههای ممکن متوسل شوم که بتوانم این امتیاز را حفظ نمایم. ابتدا تصمیم گرفتم به امریکا سفر کنم تا بتوانم از راه زمینی وارد خاک کانادا شوم اما بعدا متوجه شدم که سفر به امریکا هم با توجه به اقدامات اخیر ترامپ کار آسانی نبود. در همین فاصله که من جهت تصمیم گیری مردد بودم، همسر و خواهر همسرم برای renounce وضعیت اقامت دائم خود اقدام کردند و منتظر پاسخ بودند.
سرانجام بعد از چند هفته به این نتیجه رسیدم که renounce هم برای من ممکن ترین گزینه است. در طول این زمان با مشورت وکیلم تمامی گزینه های ممکن را بررسی کردم و اصلا در این مسیر عجله و شتابی به خرج ندادم. همسر و پسرم و خواهر همسر و پسرشان و مادر همسرم در این زمان که من درخواست renounce خود را ارائه می دادم مشغول جمع آوری مدارک برای ارائه درخواست ویزای توریستی به کانادا بودند.
خوشبختانه پس از ارائه درخواست renounce، با درخواست ویزای توریستی من موافقت شد. علاوه بر من با درخواست ویزای توریستی همسر و پسرم که در فایلی جداگانه درخواست خود را داده بودند نیز موافقت شد. خواهر همسرم همراه با پسرش و مادر همسرم نیز موفق شدند ویزای توریستی خود را دریافت نمایند. برنامه ما این است که تابستان آینده برای زیارت مزار پدر همسرم و دیدار با خواهر همسرم به صورت خانوادگی به آلبرتا سفر کنیم. همه ما از انتخاب خود احساس رضایت می کنیم چرا که با مشورت با وکیلی متخصص و آگاه از تمامی گزینه های ممکن و موجود مطلع شدیم و بدون هیچ شتابی بهترین و مناسب ترین مسیر را انتخاب کردیم. ممکن است در آینده بنا بر مصالح اقتصادی و یا اجتماعی مجدد تصمیم بگیرم در کانادا مقیم شوم اما تا آن زمان هنوز زمان زیادی باقی مانده است و من همچنان ریشه در این خاک دارم.